امروز روز بدی بود. روزهای بد برای من، نه روزهای شلوغند، نه روزهای پراتفاق. روزهای بد، وقتهایی هستند که حس میکنم قلبم چلانده شده است. وقتهاییست که دلم میخواهد گریه کنم، و گریه میکنم.
امروز تصادف کردم. اینکه چطور و کجا راستش چیزیست که اصلا دلم نمیخواهد در موردش حرف بزنم. اما چیزی که امروز را بد کرد، تصادفم نبود.
آه، چقدر امروز روز بدیست که حتی نوشتن درین باره حالم را بد میکند.
بعدا تکمیلش میکنم.
برچسب : نویسنده : bmasiha2905 بازدید : 38